شهید محــمد خــائفــی جام خانه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید محــمد خــائفــی جام خانه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید محــمد خــائفــی جام خانه

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام محمد خائفی جام خانه از شهدای روحانی نوجوان شهرستان ساری می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : عزیز
تاریخ تولد : 1349/07/01
تاریخ شهادت : 1367/02/28
محل تولد : میاندورود
گلزار روستای جامخانه میاندرود
نحوه شهادت :اصابت ترکش به سر وبدن
محل شهادت : شلمچه
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

بايگاني

آخرين مطالب

کلیات نواری که شهید شیخ محمد خائفی دو سال قبل از شهادتش خبر از همه چیز داد :

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

والصلاه والسلام علی سیدنا و نبیّنا و حبیب الهنا محمداً و اله محمد : اما بعد فان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصّه اولیائه و هو لباس التقوی و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه الله ثوب الذل و شمله البلاء و دیّت بالصغاره و القمائه و ضرب علی قلبه بالاسهاب، و ادیل الحق منه بتضییع الجهاد و سیم الخسف و منع النصف .

روز 13 خرداد ماه :

همانا جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را بر روی خاصان اولیا خودش گشوده است و آن جهاد لباس تقوی وزره نفوذ ناپذیر و سپر مطمئن خدا می باشد .

آنکه جهد را از روی بی میلی و بی رغبتی نه با عذر شرعی رها کند خداوند لباس ذلت بر تن او می پوشاند و بلا را شامل او می گرداند و او را لگدکوب و حقیر می گرداند و بینش را از او سلب می کند و دولت حق بر جریمه ضایع ساختن جان از او برگردانده می شود . و به سختی ها و شدائد گرفتار می گردد واز رعایت انصاف در باره اش محروم می شود . آیه ای که چند دقیقه اخیر خوانده شد در مورد جهاد است که خداوند جهادی را که مؤمنین کرده اند می فرماید و کسانی که جهاد نمی کنند درد و سختی شان را ذکر             می فرماید . حالا من می خواهم بپردازم به اصل مطلب که جهاد از چه جایی آغاز شد ؟ و جهاد برای چیست ؟ کلاً انسان برای چه به دنیا آمد که برود و جهاد بکند .

هدف از خلقت چیست ؟

هدف از خلقت و وجود نظم در جهان گواه بر آن است که جهان خالقی عظیم و حکیم دارد.چرا که از طرفی خود نظم خود به خود به وجود نمی آید و وجود نظم گواه بر وجود ناظم است .

و از طرفی دیگر نظم معلول علم و حکمت است . حال که روشن شد جهان خالقی علیم و حکیم دارد پس بدیهی است که او جهان را پوچ و عبث و بی حکمت و بی هدف نیافریده است . چرا که کار بی دلیل و       بی حکمت حتی از ناحیه ی انسان عاقل و حکیم هم بعید است . تا چه رسد به پروردگاری که کمال مطلق است و از هر عیب و نقصی منزه است. پس جهان ما جهانی هدف دار است . اما آن هدف چیست ؟

خداوند تبارک و تعالی جهان را به کدام سو هدایت می کند خداوند متعال به هر نوعی از موجودات درحدی که برای آن موجودات ممکن و شایسته است عنایت دارد . در جایی می فرماید :

ربنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی

پروردگار ما همان است که به هر موجودی آفرینشی که شایسته آن بود عنایت کرد و سپس آن را هدایت نمود . سوره طه آیه 50 . این هدایت الهی شامل همه موجودات است . از کوچکترین ذرات گرفته تا بزرگترین بسیار است و از پست ترین موجودات بی جان تا عالی ترین موجودات که همان انسان است همه علامتها نشان می دهد که در همه موجودات نوعی میل و کشش که به آن مقصد روان است وجود دارد . یعنی موجودات با نیروی مرموز که در درونشان است به سوی مقصدشان کشیده می شوند . این نیرو همان است که از آن به هدایت الهی تعبیر  می شود همان کمال است، یعنی وحی و نبوت یعنی حق تعالی موجودات را در مسیر کمالشان هدایت می کند سوال می شود هدف از زندگی انسان چیست ؟

در مقام پاسخ به این سوال که یقین کننده جهت وحرکت زندگی اش می باشد . هر کس به فراخور وسعت دید خود مکتبی گفته است .

1 ـ عده ای می گویند اصلاً زندگی بی هدف است . یعنی هیچ گونه هدفی را نمی توان برای زندگی خود فرض کرد .  آنها گروهی هستند به نام صهیونیسم یعنی پوچ گراها .

2 ـ عده ای دیگر گفته اند هدف از زندگی در سعادت است و سعادت هم فقط در ارضای غرائز( شهوات ) است. آنها گروهی هستند به نام ( فرویدیسم ) .

3 ـ عده ای دیگر گفته اند هدف از زندگی در سعادت است ولی سعادت فقط در نفی مالکیت است . که آنها کسانی هستند با نام ( کمونیسم ) .

4 ـ عده ای دیگر هدف را سعادت و سعادت را در مالکیت و آن هم به صورت شخصی و مطلق می دانند به نام ( امپریالیسم ) .این چند مطلبی که ذکر کردم از کتابی گرفته شد به نام کتاب لبیک یا خمینی ( ص 5 ) اما از این چند مطلب 2 نتیجه کلی را می توان به دست آورد .

اول آنکه هیچ کس بی هدف نیست هر کسی چیزی را هدف خود قرار داده است پوچ گرائی، کمونیسم، امپریالیسم و امثال ذالک . و به آن هدف گرایش دارند . انسانی بدون گرایش وجود ندارد منتهی تفاوت در گرایش ها است . هدف نیست که فرق می کند گرایش هاست که فرق می کند عده ای مال گرا، عده ای ملی گرا، شهوت گرا، قدرتگرا و …

نتیجه دوم اینکه همه انسانها به دنبال کمال می گردند اینکه می بینیم همه هدف از زندگی را، سعادت می دانند هرچند هر کدام سعادت را در چیز بخصوصی می دانند،‌همین دلیل است . همه هدف از زندگی را سعادت می دانند، هر چند هر کدام سعادت را در چیز بخصوصی می دانند . و اصلاً سعادت خود رسیدن به کمال است . و رها شدن از شر نقص ها و عیبهاست . قرآن هدف از زندگی را می فرماید : و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون . و ما خلق نکردیم جن و انس را جز برای عبادت . پرستش خدا خود هدف است . حال عبادت برای چیست ؟ آیا انسان از دیدگاه قرآن سعادت خواه و کمال طلب و کمال خواه نیست . اصلاً چرا هدف از خلقت عبادت بیان شده است عبادت به معنای غایت خضوع بندگی است . انسان هر چیزی را که الهه و معبود خود قرار دهد بندگی او را می کند حالا کسی که بندگی نمی کند کسانی مثل صدام جنایتکار و امثال ذالک و آمریکا که امام فرمود هیچ غلطی نمی توانند بکنند به مملکت اسلامی ما دخالت کردند که بر ما واجب می شود که ما از عبادت کنندگان خداییم بر ما واجب می شود که با آنها ستیز کنیم از خاکمان را نگذاریم حتی وجبی حتی یک قسمت کوچکی از خاک ما را به تسخیر خود در  بیاورند این غلط است کسانی که عبادت خدا را می کنند و عده ای با آنها جهاد می کنند مگر امام حسین چه کرد امام حسن ( ع ) اسلام را زنده کرد و شهادت را در قلوب ما جایگزین کرد به قول یکی از آقایان بی جهت به این عالم می گویند دنیا می بایست می گفتند حسین آباد . حسین زنده کرد اسلام را و حسین زنده کرد مملکت و انقلاب و اسلام و جهان را حسین بود که یزید و یزیدیان را به خاک و خون کشید . حالا هدف از رفتن امام حسین به صحرای خشک و بی آب و علف کربلا را می دانید ! می دانید برای چه امام حسین به کربلا وقتی فرمود این سرزمین چیست گفت نینوا گفت : اسم دیگرش گفتند کربلا گفت وعده گاه ما همین جاست .

جهاد دو نوع می باشد 1 ـ جهاد اکبر  2 ـ جهاد اصغر

که قرآن هم خیلی تذکر داده است و در جایی می فرماید : الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله ( و اولئک هم الفائزون ) .

آنان که ایمان آورده اند و هجرت کرده اند و جهاد در راه خدا را کرده اند با اموال و جانهایشان درجه و مرتبه بلندی را نزد خداوند دارند . حضرت امام حسین (ع ) هدف داشت حالا هدف خودش را خودش می فرماید :

انی لم اخرج اشراً ولابطراً ولا مفسداً ولاظالماً ، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی صلی الله علیه و آله ، ارید ان آمر بالمعروف وانهی عن المنکر ، وادیهم بسیره جدی و ابی طالب .

من هرگز به خاطر هوس رانی و خودکامگی سرزمین حجاز او عبادت خداوند و مکه را ترک نگفتم هدف من از این نهضت و قیام فسادانگیزی نیست من برای سامان دادن به وضع نابسامانی مسلمانان قیام نمودم جوانان گوش بدید هدف از خروج امام حسین چیست برنامه ی من همانند  ( پعنی پدرانم ) پیامبر  و پدرم علی ابن ابی طالب ( ع ) دعوت به سوی حق و  مبارزه با فساد است و در همین مسیری که غیرالی الله است پیروز می شویم خداوند وقتی که امام حسین (ع) کوچک بود کلاً اسم شهید را بر او نهاد کلاً امام حسین تا بزرگ شود شهادت بر او نوشته شده بود یعنی حسین شهید است پس ثابت شده است که انسان بی جهت افریده نشده است هر انسانی هدفی دارد هدف هر کسی هم در گرایش هدف خود است هدف فرق نمی کند  گرایش است که فرق می کند .

در اخر ظاهراً برادران می خواهند جنازه ی این حقیر را دفن کنند مزاحم اوقاتشان نمی شوم وقتشان را نمی گیرم اجازه بدهند صحبتهایمان را با چند کلمه مصیبت به پایان برسانم و بگویم که من راهی را رفتم که امام حسین آن راه را رفت من راهی را رفتم که شهدا دیگر امثال . جعفر شمسی ، شیخ باقر عبادی و بقیه شهدا رفته اند من راه این ها را رفته ام حالا برای اینکه حرفهای مردم درون مااکثر نکند  همان را ادامه بدهید که راه ما همان راه حسین است من از آینده خودم خبر داشتم آخر چون بنده شناسنامه برادرم را گرفته ام از او معذرت می خواهم چون با شناسنامه بنده ثبت نام نمی کردند                سنّم کوچک بود .

الان نشسته اند روی خاکهای مزار و بنده وقت نمی کنم که بیشتر از این صحبتم را ادامه بدهم ظاهراً برادران خسته می باشند و از نکا تا به اینجا جنازه بنده را تشییع کرده اند نگوئید که این نوار را خودش ضبط نکرده است چرا؟ من خودم محمد خائفی این نوار را ضبط کرده ام و چون از آینده خودم باخبر بودم که به یادگار بعد از شهادتم بماند و این جنازه مقابل شما همان کسی است که هم اکنون در داخل نوار با شما صحبت می کنم .

( مصیبت ) مقبل کاشانی می گفت من سفر کربلا می رفتم در راه رسیدم به یک مسجدی به یک تکیه ای که بر آن پرچم سیاهی زده بودند برای هر مجلسی و محفلی که می خواهی عده ای را دعوت کنی باید این قدرنامه بدی تلفن بزنی تا چهار تا بزرگا بیاد اما مساجد و محافل امام حسین یک پرچم سیاه لازمه گدا می آد پولدار می آد فقیر می آد صغیر هم می آد همه و همه ی آن مجلس امام فقط یک پرچم سیاه لازم داره مقبل کاشانی می گه من سفر کربلا می رفتم رسیدم به آنجا رفتم تو دیدم اقایی رفته بالای منبر داره روضه ی امام حسین را می خواند مقبل می گوید من رفتم تو و کمی گریه کردم و اومدن خانه خوابیدم خواب دیدم کربلا رفتم یک وقت دیدم داخل حرم پر است سئوال کردم اینها کیا هستند گفتند تمام انبیاء اومدن گفتند برای چی اومدن گفتند برای عزاداری امام حسین مقبل می گه من سرم را کردم توی حرم دیدم یک منبر بزرگیه یک آقایی زیر منبر نشسته حریم برایش قائلن ارزش برایش قائلند احترامش می کنند گفتم اون کیه گفتند اون رسول الله خاتم الانبیاء است یک وقت دیدم رسول الله پا شد و صدا زد و گفت محتشم کاشانی بیاد . مقبل می گه من در عالم خواب گفتم ای محتشم خوش به حالت که رسول الله در میان تمام انبیاء تو را صدا می زند محتشم آمد پیش رسول الله یک وقت رسول الله فرمود محتشم برو بالای منبر یک پله ، دو پله ، سه پله ، چهار پله ، پنج پله صدا زد محتشم همون جا بنشین از اون اشعار که برای حسینم می گی بخون مقبل می گه من به فکر رفتم که محتشم می خواد چی بخونه یک وقت دیدم که اینو داره می خونه .

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

مقبل می گه یک وقت دیدم ناله ی انبیاء بلند شد محتشم این شعر را ادامه داد

بودند دیو ودد و همه سیراب می مکید            خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

محتشم می گه یک وقت دیدم صدای ناله ی انبیاء بلند شد این شعرش را خواند

ز آن تشنگان هنوز به ایوب می رسد                 فریاد العطش ز بیابان کربلا 

مقبل می گه یک وقت دیدم یک فرشته ای آمد پیش رسول الله و گفت یا رسول الله به           محتشم بگید دیگه نخونه لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حبسنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و        نعم النصیر

خدایا والدین ما را بیامرز خدا به حق امام حسین اعمال ما و گناهان ما را ببخش .

 


۹۴/۱۲/۰۲ موافقين ۰ مخالفين ۰
میثم میثم

نظرات  (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی